کارن سرهنگیکارن سرهنگی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

دنیای ما **کارن**

قند عسل شیرین پسر

کارن: تو کی ای؟ مامان: مامانتم کارن: نه تو کی ای ؟ مامان: صاحبتم کارن: حیصاب ( صاحب) بیا بیم تو اتاق         حیصاب بیا بازی بکونیم        حیصاب آب می خوام         حیصاب......         حیصاب.....         حیصاب...... ************************************************************************* کارن: من عثمانم - تو آجی پیلین مامان: اونوخ مامانمون کیه؟ ...
14 مهر 1393

فردا نری اداره

هر شب قبل از خواب: مامان فدا (فردا) نی (نری) ادایه (اداره) بابا یباس(لباس) میپوشه من میبره خونه عمه ایا (لیلا) من گیه(گریه) می کونم (می کنم) یه کتاب براش خریدم ((ادب و نزاکت))(( به قول خودش :ادب و نیزاکه )) عاشقشه ولی هر چی گفته رو دقیقا برعکس انجام میده براش می خونم : با دهان پر کارن: حف(حرف) نزن مامان:اگه ناخواسته خوردی به کسی بگو کارن: بقبشید (ببخشید) مامان:وقتی مهمون اومد خونتون کارن: بفما (بفرما) بیشین یو ( رو ) مب (مبل) مامان: وقتی عطسه می کنی کارن:یه دسمای (دستمال) بیگی جو دهنت (بگیر جلو) مامان: وقتی همسا...
22 شهريور 1393

ماشین خرابه

پسرم عاشق این ماشینه  (به قول خودش ماشین داغووونه خرابه ) . این ماشین همیشه تو خیابون پایینی خونه آقاجون اینا پارکه و کارن هر بار که میریم خونه آقا جون باید حتما یه سری بهش بزنه ...
8 شهريور 1393