کارن - قلعه فلک الافلاک خرم آباد
کارن نوروز93
کارن و هفت سین
عکس پرسنلی
عکس
عشق مامان و بابا
با باباش رفته فروشگاه ببین چی خریده : عشق سوسیس قربون خنده هات کامی حباب درست می کرد کارن از شدت ذوق و هیجان فقط جیغ می کشید ...
نویسنده :
مامان کارن( رزیتا )
8:59
آرایشگاه
بالاخره دیروز یعنی 18 اسفند موهای کارن جون رو کوتاه کردیم . بردیمش ارایشگاه نزدیک خونمون ، آقاهه می گفت من همش می دیدمش فکر می کردم دختره . گل پسرم نزدیک یک ساعت زیر دست آرایشگر بود خیلی مهربون و آروم بر خلاف اون چیزی که فکر می کردیم الهی قربونش برم عشقم نفسم زندگیم اینم عکساش و نتیجه ی کار که خیلی هم جالب نشده ...
نویسنده :
مامان کارن( رزیتا )
10:59
باب
یکی دو ماه پیش از فروشگاه سرزمین شاد واسه کارن جونم لباس خریدیم فروشنده محترم به ما گفت چون خریدتون بالای ٥٠ تومن بوده یه پیتزا جایزه ی کارن جونه یه رسید نوشت و گفت می تونین برین پیتزا باب اسفنجی . کارن همینو که شنید برق از سرش پرید همش می گفت باب باب باب باب ...... پسرم به خودش زحمت نمی ده بگه پیتزا چون باب راحت تره خلاصه از اون روز به بعد شده یه باب خور حرفه ای بیچاره مون کرده هر بار که بریم تو خیابون شروع می کنه باب باب باب و تا نخوره دست بردار نیست می خوام برم به اون فروشنده محترم بگم یه جایزه ی دیگه انتخاب کنن برا بچه ها این لطفی که در حق ما کردن رو نکن در حق کسی دیگه ...
نویسنده :
مامان کارن( رزیتا )
7:56
ماه پر دردسر
سلام دوست جونیا ، حالتون چطوره؟ ممنون از مهربونی همتون بهمن ماه ، وای بهمن ماه چه ماهی بود خدا رو شکر که بالاخره به سلامتی تموم شد کلی کار سخت تو اداره ریخته بود رو سرمون که فقط دو هفته برای انجامشون وقت داشتیم ، از اون طرف امتحانای ترم آخرم بود و پایان نامه و بدبختی، از یه طرف کارن جونم دوساله می شد و باید از شیر می گرفتمش ، تازه تو این هاگیر و واگیر خانوم و آقا قرار بود برن کیش البته از اول سال برناممون بود که بهمن ماه بریم کیش که متاسفانه به خاطر کار اداره نتونستیم بریم و موکولش کردیم به سال آینده امتحانا که خدا رو شکر به خوبی و خوشی تموم شدن ولی تولد خوبی نتونستم واسه ی کارنم بگیرم یه کیک براش سفارش دادیم و چن...
نویسنده :
مامان کارن( رزیتا )
10:44