کارن سرهنگیکارن سرهنگی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

دنیای ما **کارن**

آتش بس

خونه ی آقا جون و آتش بس کارن و پسر خاله باراد البته فقط برای یکی دو ساعت بچه ها بخندین میخوام عکس بگیرم خو ذوق مرگ شدم شما رو کنار هم دوستانه دیدم کارن سرما خورده در حال استراحت و تماشای تلویزیون دیشب یه شلوار لگ کرمی رنگ  پوشیدم کارن میگه مامان لخت پوشیدی؟ قربونت برم مامان با این اصطلاحات شیرینت   ...
8 آذر 1393

سوارکاری

بازم باشگاه و سوارکاری دایی جون و زندایی جون * کارن و بابا هم  طبق معمول تماشاچی*    این من نیستم ها کنار بابا،  پسر خاله باراد جونه   ...
5 آذر 1393

دختر بازی

کارن کجایی مامان ؟ دایم دختی بازی می کونم  ترجمه: دارم دختر بازی می کنم و من رفتم بالا سرش می بینم داره با این جاسوزنیا که از خونه عمه لیلا آورده بازی می کنه نتیجتا ترجمه این می شه : دارم با دخترا بازی می کنم اینم سوغاتی های بابا از سفر یه روزه ش دو تا ماشین هم براش آورده بود  انقد ذوق زده شد  که اجازه نداد عکسشونو بگیرم  مدل گوجه خوردن کارنی کارن و دختر خاله آوا جون کتابا و بازی های فکری پسرم   درسته که پسرم اهل علم و هنره ولی یه نمه خشانت هم  داره تو وجودش  سلاح های گرم و سرد پسرم ...
1 آذر 1393

بعد از ظهر مادر پسری

پارک پایین خونمون تو تموم عمر وزندگیتون مادربه این فداکاری دیدین خسته و کوفته از سرکار بیایی یه لقمه غذا بخوری بچه رو ببری پارک و گردش بعدشم ببری تا پسر دایی جونشو ببینه هر روزصبح هم  ماشیناشو جمع کنی تا بابا ببرشون پایین و بعداز ظهر دوباره بیاریشون بالا کجای دنیا دیدین ؟؟؟؟؟؟؟؟   ...
25 آبان 1393

مامان ماشین بکیش

هر شب و هر شب : مامان ماشین بکیش اول آمبوانس بکیش و بنده هم که هنر از بند بند انگشتام می ریزه حالا ون بکیش پیکان بکیش من توش باشم دیش دیش(206) بکیش من و تو بابا توش باشیم جقیث بکیش ماشین داغوونه ای روش باشه و ........... مامان عسک بیگی من خوابم و اینم ففری بلا  ( پسر دایی فربد) ...
17 آبان 1393

عکس

بقیه در ادامه مطلب دختر خاله آوا جون کارن و زن دایی مونا پسر عصبانی من ( گارسونه ازش خوشش اومده باهاش شوخی کرده اینم عصبانی شده - مغرور مامان) سونیا جون دوست کوچولوی پسرم سبزی می شوره واسه مامانش اینم نمایی از دریاچه ی زیبای کیو پسر خاله باراد در حال غذا دادن به هاپو   ...
14 آبان 1393