مامان مو نانایی
دیروز بعداز ظهر که از اداره برگشتم خیلی خسته بودم و خوابم می اومد و کارن طبق معمول می خواست باهاش بازی کنم من الکی دراز کشیدم و خودمو به خواب زدم . اومده بود بالا سرم :
مامان دون(جون)
مامان بن شو (بلند شو)
مامان بیا کشتی
مامان مو قشنگ
مامان مو نانایی(نارنجی)
بلا حرفایی که به خودش می زنم رو داشت بهم برمی گردوند
غلط غلوطای پسرم:
عس عس = عسل
دخه = سه چرخه
زیانتا= زانتیا
کاموزی= کامیون
بوفوم=تصادف
مکب عب= مکعب
(قبلا) ماکینی (الان) ماکانی = ماکارونی
زم بیم بیم = سیب زمینی
اوغن=روغن
کارن: مامان این چیه (به فتح ه )chiaa
مامان: کامیون نفت کش
کارن: آهااااااااااااااااااا
و هزاران سوال دیگه از این قبیل
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی