بعداز ظهرا و دوچرخه سواری
هر روز بعداز ظهر کارن و دوچرخه ش تو پارک پایین خونمون البته پارک که نمیشه گفت ... بوستان محلی به قولی هزار ماشالا همون روز اولی رکاب زدنو یاد گرفت بقیه در ادامه مطلب کارن و دختر عمو آناهیتا جون حاضر نیست موهاشو سشوارکنه قایم شده که موهاشو سشوار نکنم دوشاخه رو از برق میکشه قیافه ی شاکی پسرم ...... واسه اولین بار با خودم بردمش استخر ولی اجازه ندادن ببرمش تو ..... گفتن ایشون آقا شده باید با باباش بره استخر ..... نمیدونید چقد ناراحت شد و بهش برخورد و گریه کرد .... تا روز بعدش همش می گفت اون خانوما بد بودن چرا نذاشتن من برم استخر  ...
نویسنده :
مامان کارن( رزیتا )
9:10