کارن سرهنگیکارن سرهنگی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

دنیای ما **کارن**

نوروز 94

1394/1/25 9:30
1,356 بازدید
اشتراک گذاری

سلااااااااااااااااااام و صد سلام  به دوستای گل و مهربون وبلاگی که عاشق تک تکتونم و دلم کلی براتون تنگ شده محبت بالاخره تصمیم گرفتیم که آپ شیم زیبا

از نوروز بگم : نوروز امسال خیلی بد بود خیلی بد ............ درست سه روزقبل از عید مادر بزرگ کارن زمین خورد و پاش شکست ، می دونین که شکستن پا و جراحی اونم تو سن 80 سالگی چقدر سخت و وحشتناکه . از شب 26 اسفند تا امروز که 24 فروردینه هنوز بیمارستان بسترین و مرخص نشدن غمگین

کل برنامه های نوروزی (سفرمون به اصفهان و حتی عیددیدنی هامون ) تعطیل شد .تنها جاهایی که رفتیم خونه ی پدرم ، خواهرم ، داداشم و یکی از دائی هام بود ، حال و هوای خونه مون خیلی کسل کننده و بد بود، کامبیز که صبح و شب بیمارستان بود منم  اصلا حال و حوصله نداشتم که سعی کنم اوضاع رو بهتر کنم ، تازه دو سه روزی میشه که از اون حال و هوا بیرون اومدم. کارن طفلک هم با دیدن صحنه های بیهوشی مادر بزرگش و دیدنش رو تخت بیمارستان وحشت کرده بود و کلا بهم ریخته بود منم متاسفانه چون خودم بهم ریخته بودم خیلی بد باهاش رفتار می کردم غمگین الان خیلی عذاب وجدان دارم واز دست خودم خیلی عصبانیم که چرا اجازه دادم کارن اون صحنه ها رو ببینه و اصلا چرا با خودم بردمش بیمارستان ..... بگذریم..............

ناگفته نمونه که وقتی خواهرم اینا از اصفهان اومدن ساعتهای خوبی هم باهم داشتیم البته با حضور کمرنگ پدر خانواده شاکی

بریم سراغ عکسها در ادامه مطلب چشمک

دریاچه کیو که متاسفانه من موفق نشدم یه عکس درست حسابی بگیرم تا زیبایی فوق العادشو ببینین

فرار از آب فواره ها که باد اونو می پاشید رو صورتش

کارن و پسر خاله ها (باربد جون و باراد جون )

دختر خاله (آوا جون) که کارن عاشقشه

بدش میاد دستاش چسبونکی شده

 

کارن جون فیلمش تو سال 94 این بودکه حاضر نبود هیچ لباس جدید و نویی رو بپوشه مگر اینکه بنده به زور و خشونت متوسل می شدم و اینکه هر جایی که می رفت عمرا اگه کلاه و لباسای گرمشو در می آورد حتی اگه سرتا پا خیس عرق می شد . این عکسا هم گواهش

پسردایی (فربد جون)

روستای دره دزدان و کارن خان که برای اولین بار جوجه رو بغل کرده

حاج خانوم کارن

بالاخره بعد از سه سال به عروسکات هم علاقمند شدی و اینجا مثلا با کالسکه آوردیشون پارک

و در آخر محمدرضا جون سه ماهه پسر عزیزترین دوستم شیواجون

 

پسندها (4)

نظرات (6)

مامان اهورا
25 فروردین 94 15:19
سلام عزیزم حالتون خوبه؟خدا بد نده ایشالا مادربزرگ کارن جون خیلی زود خوب بشه راستش امسال برای ما هم اصلا خوب نبود
مامان کارن( رزیتا )
پاسخ
سلام سارا جون ممنونم عزیزم .... وای ناراحت شدم شما هم سال نو رو خوب شروع نکردین ؟ امیدوارم روزای در پیشتون پر از شادی و دور از مشکلات باشه
مامان نرگس
26 فروردین 94 0:06
سفره هفت سینتون قشنگه مامانی..... کارن جونم خاله گرمت نشد با کلاه؟؟؟؟؟؟؟ حاج خانم کارن خیلی ماه شده مخصوصا عکس کنار اجاق گاز مثه کدبانو ها افتاده..........جااااااااااااااانم رزیتا جان انشاله روزهای بعدی رو خوب و خوش و شاد کنار هم طی کنید.
مامان کارن( رزیتا )
پاسخ
ممنون نرگس جونم ..... می بینی این پسرو خیس عرق می شد ولی حاضر نبود دراره کلاهشو
مامان فاطمه
27 فروردین 94 13:21
سلام امیدوارم تو سال جدید انقدر روزای خوبی رو داشته باشین که جبران عیدتون بشه
مامان کارن( رزیتا )
پاسخ
سلام خیلی خیلی ممنونم دوست مهربونم
مامان
28 فروردین 94 23:20
اخی رزیتا جونم چه روزهای سختی رو گذروندی. خیلی ناراحت شدم. ان شاالله که زود خوب بشه. ای جانم.کارن خوشگلم چه کدبانو شده قربونش.
مامان کارن( رزیتا )
پاسخ
قربونت برم راحیل جونم
مریم مامان آیدین
31 فروردین 94 17:40
سلام رزیتا جونم خوبی دوستم الهی...برای مادر شوهرت خیلی ناراحت شدم...حالا الان بهترن؟؟؟ و برای کارن که این صحنه رو دیده و وحشت کرده...کاش نمیبردینش طفلی رو... خداروشکر که با اومدن خواهری خاطرات خوب هم داشتین دوستم چه سفره خوشگل و با سلیقه ای خداروشکر که با کارن با این همه دوست خوب خوش گذشته قربونش برم با اون کلاه تو خونه عاااشق اون جوجه بغل کردنش شدم من ایشالا همیشه اینجا از خاطرات خوبتون بخونم عزیزم...ببوس کارن نازمو
مامان کارن( رزیتا )
پاسخ
سلام مریم جونم ممنون از همدردی و تعریفات عزیزم، الان بد نیست نمیشه گفت خوبه .....می بینی کلاهشو اعصاب برام نذاشته بود من خودم خیلی از جوجه می ترسم یعنی نه اینکه بترسم چندشم میشه اگه اون پنجه هاش بخوره به دستم یا نرمی پراشو حس کنم ولی خوشحالم که کارن نمی ترسه ... تا اون عکسا رو ازش گرفتم دو کیلو کم کردم خخخخخخخخ
مامانی
6 اردیبهشت 94 8:33
نبینم غصه تو یه وقتایی پیش میاد امیدوارم در همه حال خوش و سلامت باشید ماشالا کارن قد کشیده چقدرم چادر بهش میاد
مامان کارن( رزیتا )
پاسخ
قربونت برم عزیزززززم