کارن سرهنگیکارن سرهنگی، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

دنیای ما **کارن**

دختر بازی

کارن کجایی مامان ؟ دایم دختی بازی می کونم  ترجمه: دارم دختر بازی می کنم و من رفتم بالا سرش می بینم داره با این جاسوزنیا که از خونه عمه لیلا آورده بازی می کنه نتیجتا ترجمه این می شه : دارم با دخترا بازی می کنم اینم سوغاتی های بابا از سفر یه روزه ش دو تا ماشین هم براش آورده بود  انقد ذوق زده شد  که اجازه نداد عکسشونو بگیرم  مدل گوجه خوردن کارنی کارن و دختر خاله آوا جون کتابا و بازی های فکری پسرم   درسته که پسرم اهل علم و هنره ولی یه نمه خشانت هم  داره تو وجودش  سلاح های گرم و سرد پسرم ...
1 آذر 1393

بعد از ظهر مادر پسری

پارک پایین خونمون تو تموم عمر وزندگیتون مادربه این فداکاری دیدین خسته و کوفته از سرکار بیایی یه لقمه غذا بخوری بچه رو ببری پارک و گردش بعدشم ببری تا پسر دایی جونشو ببینه هر روزصبح هم  ماشیناشو جمع کنی تا بابا ببرشون پایین و بعداز ظهر دوباره بیاریشون بالا کجای دنیا دیدین ؟؟؟؟؟؟؟؟   ...
25 آبان 1393

مامان ماشین بکیش

هر شب و هر شب : مامان ماشین بکیش اول آمبوانس بکیش و بنده هم که هنر از بند بند انگشتام می ریزه حالا ون بکیش پیکان بکیش من توش باشم دیش دیش(206) بکیش من و تو بابا توش باشیم جقیث بکیش ماشین داغوونه ای روش باشه و ........... مامان عسک بیگی من خوابم و اینم ففری بلا  ( پسر دایی فربد) ...
17 آبان 1393

عکس

بقیه در ادامه مطلب دختر خاله آوا جون کارن و زن دایی مونا پسر عصبانی من ( گارسونه ازش خوشش اومده باهاش شوخی کرده اینم عصبانی شده - مغرور مامان) سونیا جون دوست کوچولوی پسرم سبزی می شوره واسه مامانش اینم نمایی از دریاچه ی زیبای کیو پسر خاله باراد در حال غذا دادن به هاپو   ...
14 آبان 1393

قند عسل شیرین پسر

کارن: تو کی ای؟ مامان: مامانتم کارن: نه تو کی ای ؟ مامان: صاحبتم کارن: حیصاب ( صاحب) بیا بیم تو اتاق         حیصاب بیا بازی بکونیم        حیصاب آب می خوام         حیصاب......         حیصاب.....         حیصاب...... ************************************************************************* کارن: من عثمانم - تو آجی پیلین مامان: اونوخ مامانمون کیه؟ ...
14 مهر 1393